بعد از حادثه انفجار اتوبوس در بلوار ثارالله در اعترافاتی که از  متهمین دستگیر شده بدست امده بود عنوان کرده بودند که قرار بود معدوم یاسر شنبه زهی با بستن مواد منفجره به بدنش خودش را در میان عزاداران حسینی در روز عاشورا به درک واصل نماید تا فاجعه ی دیگری را رغم زنند اما به لطف خدا  وی در یک لحظه پشیمان شده واین عملیات صورت نمی پذیرد

                ( یاسر ملعون بدرک واصل شده) (  شرم این سگ که شبیه عبدالمالک باشد)

همه خبرانفجاری در محوطه مقر نیروی انتظامی  شهرستان سراوان را شنیدیم

معاندین ومزدوران گروهک ریگی در خبر کذبی از آن بعنوان عملیات انتحاری یاد کرده بودند ودروغ دیگر انان کشته شدن 150 نفر از مامورین انتظامی در این حمله بوده است

زهی خیال باطل خواب دیدید خیر باشه

خوشبختانه این خبر کذب محض بوده ووقتی خدا بخواهد عدو رسوا  می شود

واما اصل ماجرا   

به هیچ وجه هدف گروهک ریگی عملیات انتحاری وانفجار در محوطه مقر نیروی انتظامی نبوده وآنان اموزش دیده بودند تا انفجار خودروی مذکور در بین عزاداران امام حسین انجام گردد  اما خدا برنامه های انان را مانند  حادثه طبس به هم ریخت ورا رسوا یشان نمود ودر میان عمل انجام شده قرار گرفتند که نه راه رفتی داشتند ونه راه برگشتی  ولای منگنه گیر کرده بودند ونهایتا مجبور شدند حتی یکی از اعضای گروهکشان را بدون انکه وی بفهمد  از بین ببرند

برنامه  گروهک ریگی این بود که  بعد از جاسازی یک تن تی ان تی در خودروی تویوتای 2000 انرا   در جمع عزاداران حسینی  که قرار بود در شب دوشنبه آن هنگامی که عزداران پس از خروج از یکی از مساجد  در امتداد خیابان به عزاداری می پردازند  بوسیله کنترل از راه دور منفجر نمایند

شب قبل از این عملیات رهبر انقلاب بدلیل حملات وحشیانه رژیم غاصب به مردم مظلوم غزه فردای آنروز را (روز دوشنبه) عزای عمومی اعلام و  پیرو آن قرار بر این می شود مردم روز دوشنبه ساعت 5 / 10 صبح در مکانی مشخص در یکی از خیابانها تجمع وبه راهپیمایی بپردازند

گروهک ریگی بعد از شنیدن مطلب فوق  برنامه عملیات را  تغییر داده  وقراربر این  می شود عملیات جلوبیفتد وخودروی مذکور در خیابانی که قرار است مردم جهت راهپیمایی  از آن   بگذرند  پارک وسپس منفجر گردد

ساعت6 صبح طبق روال همیشگی در مقر فرماندهی نیروی انتظامی مراسم صبحگاه  بر گزار وتا ساعت 7 صیح طول می کشد پس از پایان صبحگاه مشترک نیروها به سوی مسجد پادگان رفته ومثل  روزهای دیگر

به انجام دعای زیادت عاشورا می پردازند

در همان زمان درساعت 5/7 صبح عبدالغفور ریگی ازاعضای گروهک ریگی(با توجه به اینکه گفته می شود وی  برادر عبدالمالک ریگی است امااینطور نبوده و وی یکی از اقوام دور عبدالمالک ملعون بوده است )در صدد پارک خودروی مذکوردریکی از خیابانهایی که قراراست راهپیمایی کنندگان از ان بگذرند بر می آید تا در زمان موعود  خودرورا با کنترل منفجر نمایند

از قضا راننده نگون بخت در مسیر  به گشت نیروی انتظامی بر می خورد مامورین به خودرو و راننده خودرو مشکوک می شوند بدلیل عدم همراهی مدارک خودرو وگواهینامه توسط راننده  مذکور ضن مامورین بیشتر شده وبه همین منظور خودرو جهت بررسی وبازرسی دقیقتر  به سمت مقر هدایت می شود

از سویی گروهک ریگی بدلیل اینکه موقعیت مکانی وروند عملیاتشان لو نرود  در صدد انفجارخودرو  بر می ایند لذا  منتظر می شوند تا خودرو وارد محوطه مقر شده  وپس از آن بوسیله کنترل از راه دور آنرا منفجر می کنند

با توجه باینکه در آنزمان نیروهای انتظامی داخل  مسجد در حال انجام دعای زیارت عاشورا بوده اند  اتفاقی برایشان نمی افتد وخوشبختانه در این انفجار فقط 4 نفراز مامورینی که در حال بررسی خودروی مذکور بوده اند شهید  وراننده خودرونیز بدرک واصل می شود

اینبار نیز خدا نخواست واین گروهک بیشتر از گذشته خوار وذلیل شد

                         وسیعلمواالذین ظلمواای منقلب ینقلبون

 نوشته شده توسط حامد در سه شنبه 87/10/10 و ساعت 4:12 عصر | نظرات دیگران()