حامد
درددلهای مولی علی (ع)
شکوه از عمر وماجرای خلافت
سرانجام او (ابوبکر ) حکومت را به راهی در آورد وبه دست کسی ر((عمر)) سپرد که مجموعه ای از خشونت - سختگیری – اشتباه ویورش طلبی بود
زمامدارمانند کسی است که بر شتری سر کش سوار است .
اگر عنان محکم کشد ، پرده های بینی حیوان، پاره می شود . واگر آزادش گذارد ، در پرتگاه سقوط می کند .
سوگند به خدا ، مردم در حکومت دومی (عمر) در ناراحتی ورنج مهمی گرفتار بودند ودچار دورویی هاواعتراض ها شدند ومن در این مدت طولانی محت زا وعذاب آور چاره ای جز شکیبایی نداشتم تا آن که روز گار عمر هم سپری شد
نهج البلاغه خطبه ? شکوه از عمر وماجرای خلافت ص??